شعر در مورد اسم غزل ، عکس نوشته و عکس پروفایل تبریک تولد اسم غزل
شعر در مورد اسم غزل
شعر در مورد اسم غزل ، عکس نوشته و عکس پروفایل تبریک تولد اسم غزل همگی در سایت سارونه.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
شعر در مورد اسم غزل
تو نبضِ غزل، قلبِ هر شعرِ نابی
که پرشورتر می زنی هر دقیقه
تو را داشتن افتخار کمی نیست!
تویی معنیِ خوبِ حُسنِ سلیقه!
عزیزی تو بیش از خودِ من برایم
تفاوت نداردکجا، با که هستی
ببخش ای همه خوبی و مهربانی!
تو ناخواسته در دلِ من نشستی
چه آرام کردی دلِ غصه دارم
غزل بی حضورِ تو معنا ندارد
کسی مثلِ من با دلت آشنا نیست
تو آن نازنینی که همتا ندارد
بگو باز از رویشی تازه با من
پس از هر زمستان تو مثلِ بهاری
به یادِ تو هر لحظه عاشق ترینم!
نمی دانم آیا مرا دوست داری؟!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر زیبا در مورد اسم غزل
همیشه چشم تو را شاعرانه می نوشم
که با تو من غزلی رو به راه می خواهم
شعر قشنگ در مورد اسم غزل
غزل پریشان من
دفتر شعرهای بی قافیه
همسایه ی ساده ی همیشگی من
پر از دلتنگی ام
پر از خواسته های نامفهوم
غزل…
بگو که را محرم بدانم؟!
آنگاه که همگان با تیرِ خنده هایشان
به سویم نشانه می روند
هی غزل.. غزل..
ای که از غمِ نگاهت پرندگان زندگی را می بازند
بار دگر نگاه کن
که شاعری میان گلستانِ ناشناخته ی قلبت
در حالِ سرودن است
نگاه کن
که تو شاعر این شعر بزرگی…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر عاشقانه در مورد اسم غزل
مثل یک شعر
مرا تنگ در آغوش بگیر
که هوای غزلم
سخت شبیه تن توست…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری در مورد اسم غزل
نگو دل از نگاهت بکنم
وقتی همه جا
چشمانت آسمان را قاب گرفته اند
و من نه به شعر و احساس
نه به رنگ و لباس
تو را به حکم آبی غالب نسیم ترانه هایت انتخاب کرده ام
غزل بانو
بهترین شعر در مورد اسم غزل
دوباره وسوسه ی ناز چشم تو بر پاست
دوباره سیب و غزل، من گناه می خواهم.
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
زیباترین شعر در مورد اسم غزل
عشق من درد بزرگی ست که در دل دارد/
چون امیدم به گدایی ست که منزل دارد
چشم پروانه نه در سوی گلی نو رس بود/
عشق شمع است که این گونه شمایل دارد
سهم من از تو کمی دیر به دستم رسید/
این همه زخم زبان کی به دلم جا دارد؟
این همه زخم زدی تا که فراموش کنم/
لحظه ای را که دلم عطر شقایق دارد
عاشقم کرد و به دام تو بیانداخت مرا/
تا بدانم که هر چیز بهایی دارد
این غزل نیست که دگر باره تو را می خواند/
تکه ابریست که دل خون شده،طوفان دارد.
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
جدیدترین شعر در مورد اسم غزل
دور از تو چنانم که غم غربتم امشب
حتی به غزل های غریبانه نگنجد
شعر درباره اسم غزل
تنم تب تو که دارد دلم فروزان است…
و واژه هاى وصال تو نورباران است
به بارگاهِ بیانم تو حکم مى رانى
وزیر وقت،وفادار و تحت فرمان است
سراى سبز سکوتم ترانه مى پوشد
نسیمِ نرمِ نگاهِ تو تا گل افشان است
غروب غفلت غمناکمان اگر برسد
فضاى فاصله ها فجرِ نورِ ایمان است
رداى رقص رهایى مناسب من نیست
که کنج کلبه ى غم، روحِ عشق،رقصان است!
منم مسافر مست مسیر معرفتت…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر زیبا درباره اسم غزل
چشم وا کردم و دیدم که خدایم تو شدی
دفتر پر غزل خاطره هایم تو شدی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر قشنگ درباره اسم غزل
بعد از دو بسته قرص مسکن _ دیازپام _
بانوی سرزمین غزلهای من ! سلام
امروز روز سوم … حال غزل بد است
از حال من مپرس کگه این شاعر درام _
_ چیزی به آخرین غزل او نمانده است
دارد غزل به دور سرم گیج می خورد
انگار کل قافیه های غزل فرام_
_وشم شده برای همین آخرین غزل
با واژه واژه خاطره و عشق و احترام …
دنیا عجیب روی سرم راه میرود
اصلا چرا من این غزلم را … چرا… چرا م…
نه ! قافیه به یاری مغزم نمیرسد
***
{ شاعر کنار این غزلش میشود تمام }
شعر عاشقانه درباره اسم غزل
با یک غزل ساده از عشق تو مـیـگویم
آخرچه شود حاصل جزغصه و رسـوایی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری درباره اسم غزل
مرا عشق تو در پیری جوان کرد
دلم را در غریبی شادمان کرد
به آفاق شبم رنگ سحر داد
مرا آیینه دار آسمان کرد
خوشا مهری که چون در من درخشید
جهان را با من از نو مهربان کرد
خوشا نوری که چون در اشک من تافت
نگاهم را پر از رنگین کمان کرد
هزاران یاد خودش را در هم آمیخت
مرا گنجینه ی یاد جهان کرد
غم تلخ مرا از دل به در برد
تب شوق تو را در من روان کرد
وزان تب ، آتشی پنهان برافروخت
که شادی را
به جانم ارمغان کرد
مرا با چون تویی همآشیان ساخت
تو را با چون منی همداستان کرد
گواهی بهتر از حافظ ندارم
که قولش این غزل را جاودان کرد
شب تنهایی ام در قصد جان بود
خیالت لطفهای بیکران کرد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
بهترین شعر درباره اسم غزل
تو عاشقانه ترین رکعت غزل هستی
برای خواندن تو قبله گاه می خواهم
زیباترین شعر درباره اسم غزل
یاد آن شبها که با نامت نیایش داشتم
با خیال سرکشت هرشب کشاکش داشتم
من که لاف پاک بودن می زدم از هرگناه
پیش چشم فتنه انگیز تو لغزش داشتم
کاشکی تنها خیالت سهم احساسم نبود
کاشکی یکبار هم دستِ نوازش داشتم
آسمان هم مثل تو هرگز مرا باور نکرد
بی خود از این ابرها امّیــد بارش داشتم
بی تو مثل برگ هایی زرد خالی از غرور
در خمار لحظه هایی سـرد ریزش داشتم
بودنت مثل نبودن بود و من با غصه هـا
مثل یک آتشفشان در خود گدازش داشتم
خیره بر این چشم ها هرگز نفهمیدی که من
با سرا پای وجودم از تو خواهش داشتم
گرچه تو نامهربان بودی ولی جان«غزل»
قدر یک دنیا به آغوشت گرایش داشتم!