متن عاشقانه شاد ، مجموعه 111 متن عاشقانه شاد و جدید و لاکچری

متن عاشقانه شاد

متن عاشقانه , ljk uharhki , متن عاشقانه برای همسر , متن عاشقانه تولد

متن عاشقانه کوتاه و بلند و زیبا ، متن عاشقانه برای همسر و سالگرد ازدواج ، متن عاشقانه برای تولد و تبریک ازدواج , متن عاشقانه خاص و غمگین همگی در سایت پارسی زی. امیدواریم این مطلب مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

متن عاشقانه

عشق مثل دریا هرگز متوقف نمیشه

عشق مثل ستاره می درخشه

عشق مثل خورشید گرم میکنه

عشق مثل گل ها لطیفه
و
عشق درست مثل تو زیباست

⇔⇔⇔⇔

جملات عاشقانه برای همسر

آن هنگام که به دیدنم می آیی

شوق باغبانی با من است

که گلی تازه

در باغچه اش روییده باشد …

⇔⇔⇔⇔

نمی‌دانم تو را به خورشید تشبیه کنم یا دریا

فقط می دانم همیشه باید

مثل خورشید بر خانه بتابی تا به تو گرم شود و همیشه باید مثل دریا زلال باشی

تا خانه با وجودت آرامش بگیرد

⇔⇔⇔⇔

 خیزید ای میخوارگان تا خیمه بر گردون زنیم

ناقوس دیر عشق را بر چرخ بوقلمون زنیم

شعر در مورد چرخ گردون

⇔⇔⇔⇔

متن عاشقانه

می خوام در آغوشت بگیرم تا تپش همزمان

قلبمون رو حس کنم همسر دوست داشتنی من

⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔

چشم

زمانی که به آسمون شب با هزاران ستاره نگاه می کنم،

چشمای تو رو یادم می یاد، بخاطر اینکه اون ها مثل ستاره ها می درخشن

وقتی که به خورشید نگاه می کنم، یاد تو می افتم،

چون تو روشنایی بخش زندگی من هستی

⇔⇔⇔⇔

متن عاشقانه کوتاه

غیر ممکنه که بتونی عشق منو اندازه بگیری، توضیح بدی، بشمری یا به تصویر بکشی

فقط می تونی حسش کنی.

دوستت دارم

⇔⇔⇔⇔

اگر چه یادمان می رود که عشق تنها دلیل زندگی است

اما خدا را شکر که نوروز هر سال این فکر را به یادمان می آورد

پس نوروزت مبارک که سالت را سرشار از عشق کند. . .

تبریک عید نوروز

⇔⇔⇔⇔

غمگینم و این ربطی به خیابان ولی عصر ندارد

که درختانش سالهاست مرا از یاد برده اند.

غمگینم و این ربطی به تو ندارد

که پسر همسایه ام نبودی

تا هر صبح  پنجره را باز کنم

بی آنکه جواب سلامت را بدهم

با بنفشه ای در گیسوانم.

کاش به زنی که عاشق است

می آموختند چگونه انتقام بگیرد

غمگینم که عشق اینهمه مهربان است

شعر در مورد پسر

⇔⇔⇔⇔

متن عاشقانه بلند

عشق چیزی است که من هر روز در لبخند تو می بینم

عشق چیزی است که با هر لمس تو احساس می کنم

عشق چیزی است که در هر کلمه ای که می گویی می شنوم

عشق چیزی است که ما هر روز در آن زندگی می کنیم

⇔⇔⇔⇔

یه رابطه ریاضی هست که میگه

عشق + اهمیت = مادر

عشق + ترس = پدر

عشق + کمک = خواهر

عشق + دعوا = برادر

عشق + اهمیت + ترس + کمک + دعوا + زندگی = رفیق . . .

شعر در مورد برادر

⇔⇔⇔⇔

چه خوش خیال است

فاصله را می گویم

به خیالش تو را از من دور کرده

نمی داند جای تو امن است

اینجا در میان دل من

⇔⇔⇔⇔

آن شنیدی که خضر تخته کشتی بشکست

تا که کشتی ز کف ظالم جبار برست

خضر وقت تو عشق است که صوفی ز شکست

صافیست و مثل درد به پستی بنشست

لذت فقر چو باده‌ست که پستی جوید

که همه عاشق سجده‌ست و تواضع سرمست

تا بدانی که تکبر همه از بی‌مزگیست

پس سزای متکبر سر بی‌ذوق بس است

گریه شمع همه شب نه که از درد سرست

چون ز سر رست همه نور شد از گریه برست

کف هستی ز سر خم مدمغ برود

چون بگیرد قدح باده جان بر کف دست

ماهیا هر چه تو را کام دل از بحر بجو

طمع خام مکن تا نخلد کام ز شست

بحر می‌غرد و می‌گوید کای امت آب

راست گویید بر این مایده کس را گله هست

دم به دم بحر دل و امت او در خوش و نوش

در خطابات و مجابات بلی‌اند و الست

نی در آن بزم کس از درد دلی سر بگرفت

نی در آن باغ و چمن پای کس از خار بخست

هله خامش به خموشیت اسیران برهند

ز خموشانه تو ناطق و خاموش بجست

لب فروبند چو دیدی که لب بسته یار

دست شمشیرزنان را به چه تدبیر ببست

شعر از مولانا

شعر در مورد تواضع

اذان عصر، تهران خلوتی با آسمان دارد

اذان هر جا که می‎گویند، از این شهر جان دارد

از آن الله‎اکبرها که مردان تو بالیدند

از آن الله‎اکبرها، اذان‎هامان نشان دارد

اذان پیش از تو می‎گفتند اما گاه بی‎تکبیر

پس از فریاد سرخ تو، اذان طعم اذان دارد

شهیدانت درختان‎اند هر قامت،‎ قیامت‎وار

رشید آن‎سان که پا در خاک، سر در کهکشان دارد

دماوند ایستاده موسپید و پیر، پابرجای

که عهدی با جوانمردان تهران جوان دارد

بهشتی هست، گلزاری که زهرایی‎ست تربت‎هاش

که در هر حجله‎اش آیینه‎هایی جاودان دارد

بلند است از تو در عالم، سر هر بید مجنونی

که بوی طرۀ مشگین لیلی همچنان دارد

سلام ای پایتخت سجده و تکبیر و بغض و عشق

هم از تو واژه خون دارد، هم از تو شعر جان دارد

اگر شطحِ غزل گنگ است، شرح قصه طولانی ست

تو شهر عشقی و هر کوچه‌ات صد داستان دارد

هزاران پنجره، آیینه، چشمانی چراغانی

تو آن شهری که رو بر راه یار مهربان دارد

شعر در مورد تهران

⇔⇔⇔⇔

من کجا؟ باران کجا؟

باران کجا و راه بی پایان کجا؟

آه… این دل دل زدن تا منزلِ جانان کجا؟

‌هر چه کویَت دور تر دلتنگ تر مشتاق تر

در طریق عشق بازان مشکلِ آسان کجا؟

⇔⇔⇔⇔

شادی و غم منی بحیرتم

خواهم از تو، در تو آورم پناه

موج وحشیم که بی خبر ز خویش

گشته‌ام اسیر جذبه‌های‌ ماه

شعر از فروغ فرخزاد

⇔⇔⇔⇔

مرا اگر تو نخواهی منت به جان خواهم

وگر درم نگشایی مقیم درگاهم

چو ماهیم که بیفکند موج بیرونش

به غیر آب نباشد پناه و دلخواهم

کجا روم به سر خویش کی دلی دارم

من و تن و دل من سایه شهنشاهم

به توست بیخودیم گر خراب و سرمستم

به توست آگهی من اگر من آگاهم

نه دلربام تویی گر مرا دلی باقی است

نه کهربام تویی گر مثل پر کاهم

نه از حلاوت حلوای بی‌حد لب توست

که چون کلیچه فتاده کنون در افواهم

ز هر دو عالم پهلوی خود تهی کردم

چو هی نشسته به پهلوی لام اللهم

ز جاه و سلطنت و سروری نیندیشم

بس است دولت عشق تو منصب و جاهم

چو قل هو الله مجموع غرق تنزیهم

نه چون مشبهیان سرنگون اشباهم

اگر تتار غمت خشم و ترکیی آرد

به عشق و صبر کمربسته همچو خرگاهم

اگر چه کاهل و بی‌گاه خیز قافله‌ام

به سوی توست سفرهای گاه و بی‌گاهم

برآ چو ماه تمام و تمام این تو بگو

که زیر عقده هجرت بمانده چون ماهم

شعر در مورد هجرت

⇔⇔⇔⇔

اگر ڪسے را دیدید

ڪه از همه چیز

لذت مے برد

سخت نمیگیرد

مے بخشد

مے خندد

مے خنداند

او نه بے مشڪل است نه شیرین مغز !

او طوفان هاے هولناڪے را پشت سر گذاشته و قدر داشته هایش را می‌داند

ﺁﺩﻡ ﮔﺎﻫﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮﻭﺩ ..

ﻭﻟﯽ ﻧﺮﺳﺪ…

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﺪ ..

ﻭﻟﯽ ﮐﺴﯽ ﺩﻟﯿﻠﺶ ﺭﺍ ﻧﭙﺮﺳﺪ

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻐﺾ ﮐﻨﺪ .. .

ﻭﻟﯽ ﺑﯽ ﺑﻬﺎﻧﻪ

ﺁﺩﻡ ﮔﺎﻫﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ

ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ

ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﺪ

ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑَﻐَﻞ ﮐﻨﺪ

ﻭ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ

ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﮐﻨﺪ !….

⇔⇔⇔⇔

تمام خوبے عشق به این است…..

ڪه وقتے تو نیستی….

خواب ازگلوے چشمانم پایین نرود…..!!!!!!!

لبخند برلبانم جارے نشود….!!!!!!!

دستانم مدام بهانه ے تورا بگیرند………

عکس تولد خواهرم نزدیکه , عکس تولد خواهرم , عکس تولد خواهرم مبارک , عکس تولد خواهرزاده

هرگاه پیش من هستی، نمی‌خواهم سر هیچ کار دیگری بروم

می‌خواهم تا ابد بنشینم و چشم هایت را نگاه کنم

تا عمق چشم هایت را نگاه کنم تا مطمئن شوم بی‌نهایت دوستم داری

⇔⇔⇔⇔

دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌کنند

پنهان خورید باده که تعزیر می‌کنند

ناموس عشق و رونق عشاق می‌برند

عیب جوان و سرزنش پیر می‌کنند

جز قلب تیره هیچ نشد حاصل و هنوز

باطل در این خیال که اکسیر می‌کنند

گویند رمز عشق مگویید و مشنوید

مشکل حکایتیست که تقریر می‌کنند

ما از برون در شده مغرور صد فریب

تا خود درون پرده چه تدبیر می‌کنند

تشویش وقت پیر مغان می‌دهند باز

این سالکان نگر که چه با پیر می‌کنند

صد ملک دل به نیم نظر می‌توان خرید

خوبان در این معامله تقصیر می‌کنند

قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست

قومی دگر حواله به تقدیر می‌کنند

فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر

کاین کارخانه‌ایست که تغییر می‌کنند

می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب

چون نیک بنگری همه تزویر می‌کنند

شعر از حافظ

شعر در مورد ثبات قدم

⇔⇔⇔⇔

ما نه زان محتشمانیم که ساغر گیرند

و نه زان مفلسکان که بز لاغر گیرند

ما از آن سوختگانیم که از لذت سوز

آب حیوان بهلند و پی آذر گیرند

چو مه از روزن هر خانه که اندرتابیم

از ضیا شب صفتان جمله ره در گیرند

ناامیدان که فلک ساغر ایشان بشکست

چو ببینند رخ ما طرب از سر گیرند

آنک زین جرعه کشد جمله جهانش نکشد

مگر او را به گلیم از بر ما برگیرند

هر کی او گرم شد این جا نشود غره کس

اگرش سردمزاجان همه در زر گیرند

در فروبند و بده باده که آن وقت رسید

زردرویان تو را که می احمر گیرند

به یکی دست می خالص ایمان نوشند

به یکی دست دگر پرچم کافر گیرند

آب ماییم به هر جا که بگردد چرخی

عود ماییم به هر سور که مجمر گیرند

پس این پرده ازرق صنمی مه روییست

که ز نور رخش انجم همه زیور گیرند

ز احتراقات و ز تربیع و نحوست برهند

اگر او را سحری گوشه چادر گیرند

تو دورای و دودلی و دل صاف آن‌ها راست

که دل خود بهلند و دل دلبر گیرند

خمش ای عقل عطارد که در این مجلس عشق

حلقه زهره بیانت همه تسخر گیرند

شعر از مولانا

شعر در مورد آذر ماه

⇔⇔⇔⇔

شاعر میگه :

لا تقسوا علی أنثی إلا فی عناقها…

به زن سخت نگیرید

مگر به هنگام در آغوش کشیدنش :))

⇔⇔⇔⇔

با تمام مداد رنگی های دنیا

به هر زبانی که بدانی و ندانی

خالی از هر تشبیه و استعاره و ایهام

تنها یک جمله برای تو خواهم نوشت

دوستت دارمــ خاص ترین مخاطب خاص دنیا …

تو مثل باران هستی

بارانی از گل

بارانی از مهر

بارانی از لبخند

بارانی که به زندگی کویری من جان بخشید

⇔⇔⇔⇔

شوهر عزیزم فقط یه چیزی می خواهم بگم

تو در روز عروسی

زندگی مرا کامل کردی

دوستت دارم

⇔⇔⇔⇔

لاک پشت های کوچکی که تازه به دنیا آمده اند را دیده ای؟

بی اختیار به سمت دریا می روند

این گـونه دوستت دارم بی اختیار

⇔⇔⇔⇔

صدا می کنم تو را

این “جانی” که می گویی

جانم را می گیرد

نزن این حرف ها را

دل من جنبه ندارد

متن عاشقانه , متن عاشقانه 2019 , متن عاشقانه جدید , متن عاشقانه برای عشقم

در هیچ پرده نیست، نباشد نوای تو

عالم پرست از تو و خالی است جای تو

⇔⇔⇔⇔

یه جمـله ای هسـت

که همیـشه ورده زبونمـه

“دوستـت دارم”

هـر چنـد…

واسـه وجوده با ارزشـت

خیلـی کمـه

⇔⇔⇔⇔

در همین حسرت که یک شب راکنارت، مانده ام

در همان پس کوچه ها در انتظارت مانده ام

سرد می آید به چشم مست من چشمت و باز

از همین یلدا به عشق آن بهارت مانده ام . . .

⇔⇔⇔⇔

عاشقانه زندگی کن

‏خوشبختى جایش

‏همینجاست کنار تو …

‏نگذار

‏زندگى از مقابل

‏چشمانت بگذرد

‏و تو فقط

‏نظاره گرش باشى

‏زندگى را زندگى کن …

⇔⇔⇔⇔

پر از شور و سراسر مهربانی ست

کمی سبز و کمی هم آسمانی ست

شده متن تمامی خبرها

دو چشمت سومین جنگ جهانی ست !

⇔⇔⇔⇔

برای دوست داشتنت

از من دلیل می خواهند نازنین

چشمانت را قرض می دهی !؟

⇔⇔⇔⇔

ای سبزترین خاطره در باغ وجودم

دیشب به حضورت غزلی ناب سرودم

گفتند که چه داری از این هستی دنیا ؟

گفتم که رفیقی هست همه بود و نبودم . . .

⇔⇔⇔⇔

دوست خوب را باید روی چشم ها گذشت

کجایى …

چشم هایم بهانه ات را گرفته اند …

⇔⇔⇔⇔

هزار بار آمدم خطت بزنم از قلبم

خود خودت را

یادت را

اسمت را

اما …

فقط قلبم پر شد از خط خطی های عاشقانه !

⇔⇔⇔⇔

اگه یه روز دلمو شکستی فدای سرت

فقط کفش بپوش که شکسته هاش تو پات نره

⇔⇔⇔⇔

لحظه ای در گذر از خاطره ها

ناخودآگاه دلم یاد تو کرد

خنده آمد به لبم شاد شدم

گویی از قید غم آزاد شدم

⇔⇔⇔⇔

دنیا هم که از آن تو باشد

تا زمانی که درون قلب یک زن

جایی نداشته باشی

تا درون آوازهای عاشقان زنی

زندگی نکنی و سهمی از

دلشوره های زنی نداشته باشی

فقیرترین مردی …

متن زیبا و عاشقانه در مورد سالگرد ازدواج

روزی که تو همسرم شدی

شادترین روز زندگیم بود

دوستت دارم آرام جانم

سالگرد عشقمون مبارک!

⇔⇔⇔⇔

زمانی که به تو می گم دوستت دارم از روی عادت نیست

این جمله رو می گم که یاد آوری کنم بهترین اتفاقی

هستی که تا به حال برای من افتادی

⇔⇔⇔⇔

بر پنجره ام بُخارِ تو می‌ چسبد

صبحانه در انتظارِ تو می‌ چسبد

قوری و سماور و دو فنجان با عشق

چایی چقَدَر کنارِ تـو می چسبد

⇔⇔⇔⇔

چقـدر دوست دارم

دستهای مردانـه ات را

ڪـه دستهای ڪوچڪم را

درآن جامیـدهی و نوازش میڪنی

تا بفهمم تو ڪنارم هستی

و مــن تڪیـه گاهی مطمئــن دارم …

⇔⇔⇔⇔

امسال چه سال خوبی بود

انگار با همه سال های عمرم فرق داشت

وقتی تو قدم به زندگی ام گذاشتی یک سال‌ بهتر از همه سال های عمرم شد

تو چه خوش‌ قدم هستی

⇔⇔⇔⇔

عشق زیبای من

تو زیباترین بهانه برای نفس کشیدنی

تو پاک ترین شعر عاشقانه‌ ای

تو بهترین معنای دوست داشتنی

تو شاه بیت غزل زندگی ام هستی

تو را عاشقانه دوستت دارم

من و تو با هم یعنی یک عشق مقدس

یک قصه بی پایان …

⇔⇔⇔⇔

عشقم

بوسه چیدن زلبت

سلسله در سلسله هاست

اصلا این بوسه

دوای غم کم حوصله هاست !

⇔⇔⇔⇔

میترسم اگر یک شب هم راضی شدی به خوابم بیایی

من به یادت بیدار نشسته باشم . . .

متن عاشقانه , متن عاشقانه و زیبا , متن ناب عاشقانه , متن عاشقانه برای مادر و پدر

کاش می شد …

تمام داستان های دنیا را

از دهان تو بشنوم !

تمام عاشقانه های دنیا را

تو برایم تکرار کنی !

اصلا هر چه تو بگویی زیباست !

می دانی کاش می توانستم

با تمام وجود

صدایت را در آغوش بگیرم !

⇔⇔⇔⇔

زمین به آسمان بیاید…

آسمان به زمین…

حواسم نه پرت شیطنت هاے ستاره ها مے شود

نه دلربایے گنجشگڪان باغ…

مـــن فـــقـــط محـــوِ

چشم هاے “تــــوام”

⇔⇔⇔⇔

فرقی ندارد

چه ساعت از شبانه روز باشد

صدایت را که می شنوم

خورشید در دلم طلوع می کند

من هیچ ام

و تُ

در تمامِ هیچِ من همه ای …

⇔⇔⇔⇔

زندگی راه های خیلی زیادی رو جلوی پات می ذاره

ولی تنها راه من بودن با تو تا آخر عمره

⇔⇔⇔⇔

گفت تا ابد تنهایت نمیگذارم

ابدش چه زود عفو خورد . . .

⇔⇔⇔⇔

بزن بارون ڪہ دلتنگم

ڪہ دلگیرم

ڪہ من بی‌عشق میمیرم

بزن بارون بازم نم‌نم

واسہ زخمم بشہ مرحم

⇔⇔⇔⇔

کوه نیستی ، اما صدایت که می زنم

شعر و شور و عشق به من باز می گردد . . .

⇔⇔⇔⇔

با چراغی همه جا گشتم

و گشتم

در شهر …

هیچ کس

هیچ کس

اینجا

به تو

مانند نشد….

⇔⇔⇔⇔

آنقدر ذهنم را درگیر خودت کرده ای …

که دیگر حتی نمیتوانم مضمون تازه ای پیدا کنم

حالا حق میدهی

در شعرهایم

به همین سادگی بگویم

” دوستت دارم ” ؟

⇔⇔⇔⇔

دوست داشتنت

از عهده‌ے قلبم بر نیامد

بین اعضاے تنم تقسیم شد

من سهم خود را

به دست‌هایم بخشیدم

دستم را محکم بگیر!

⇔⇔⇔⇔

من

تو را

به هر زبانی که

ترجمه کردم

عشق شدی…

⇔⇔⇔⇔

خنده هایت را

بگذار در آغوشِ صبح

وقتی تمامِ هوا

از عطرِ نفست پُر می‌شود …

⇔⇔⇔⇔

مگر لایق تکیه دادن نبودم؟

تو با حسرت شانه من چه کردی؟

مرا خسته کردی و خود خسته رفتی…

سفر کرده!باخانه من چه کردی؟

⇔⇔⇔⇔

زندگی شاید

آن لحظهِ مسدودی‌ست

که نگاهِ من ،

در نِی نِیِ چشمانِ تو

خود را ویران می‌سازد …

⇔⇔⇔⇔

دلم لحظه ای را می خواهد !

که تو باشی …

همین کنار نزدیک به من

درست روبروی چشم هایم

همنفس نفسهایم

خیره شوم به لبهایت

دست بکشم به تک تک اعضای صورتت

بعد چشمهایم را ببندم و …

” ببوسمت ”

آن لحظه دنیای من تمام می شود .

” به خدا که واقعاً تمام می شود “

⇔⇔⇔⇔

تا جهان باشد نخواهم در جهان هجران عشق

عاشقم بر عشق و هرگز نشکنم پیمان عشق

⇔⇔⇔⇔

یه سریا هستن

تو قلب آدم جا دارن ، هرکاریم که بکنن

حتی اگه اشتباهم باشه

بازم از قلبت بیرون نمیرن

همینا بدبختمون کردن … !

⇔⇔⇔⇔

یاد بادا که دلم مشتاق دیدار تو بود

روز و شب در طلب و هر لحظه بیدار تو بود

دیدگانم را چه دانی که دگر سوئی نیست

به فدایت ، که آن هم گرفتار تو بود . . .

⇔⇔⇔⇔

متن عاشقانه در مورد تولد

تارهای گیتارم را به لرزش در می آورم

تا بارها و بارها به تو بگویم دوستت دارم

بارها این تارها به صدا درمی آیند و می گویم : تولدت مبارک بهترینم

⇔⇔⇔⇔

عاشقانه در انتظار تو هستیم

کم طاقت دیدار تو هستیم

با آمدنت جمال ما روشن شد

حالا که آمدی گرفتار تو هستیم !

تولدت مبارک عزیزم !

منبع : متن عاشقانه شاد

دسته بندی: شعر
بروز رسانی توسط در چهارشنبه 20 فروردین 1399

کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام سارونه و لینک مستقیم بلا مانع است.